| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

عرض سلام و ادب
به این وبلاگ خوش آمدید

نکته:مطالبی که فاقد منبع هستند لزوما نوشته های شخصی اینجانب نیستند.
کپی و نشر مطالب،بدون ذکر منبع (یعنی بدون ذکر نام این وبلاگ) کاملا آزاد است.
صمیمانه پذیرای هرگونه پیشنهاد و انتقاد هستم
لذا به این منظور می توانید از بخش نظرات،در انتهای هر پست استفاده نمایید.
إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیب

Instagram:@H.Omarzadeh

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

اگر تمدن اسلامی را نفی کنیم:

شنبه, ۵ شهریور ۱۴۰۱، ۰۴:۱۵ ق.ظ

دکتر شریعتی :


ما ایرانی ها، ما که می‌خواهیم تاریخ ایران را بنویسیم و تحقیق کنیم و ایرانی را بشناسیم، اگر اسلام را نفی کنیم، اگر بگوئیم «اسلام تمدن و معنویتی نداشته، بر روی ایرانی هم تأثیر نداشته، و آن چه به نام تمدن اسلامی گفته می شود، تمدن ایرانی ها است، که مهم و درخشان هم نبوده، و تمدن درخشان ایرانی، تمدن ایران باستان است، که بعد عرب و اسلام آمده اند و آن را به محاق برده اند و به فراموشی سپرده و مضمحل کرده اند»، ما در برابر دنیای امروز و در برابر علم، خودمان و ملتمان را خلع سلاح کرده ایم، چگونه؟

تاریخ نشان می دهد که نژاد ایرانی، در طول تاریخ هزار ساله اش، که ما می شناسیم، هرگز در هیچ دوره ای به اندازه دوره اسلامی، یعنی قرون اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم - دوره شکوفایی نبوغ نظامی و سیاسی و اجتماعی و تمدنی و فرهنگی و علمی و هنری اسلامی - چنین فرصت و مجالی برای تجلی استعداد خاصش و شکوفایی نبوغ خاص خودش نداشته است.

اگر ما تمدن اسلامی را نفی کنیم و تأثیر اسلام و موقعیت اسلام را در تاریخ ایران نفی کنیم، ناچار برای نشان دادن عظمت و غنای فرهنگ ایرانی، باید به ایران باستان بپردازیم، یعنی به دوره ای که اسنادی از آن نداریم، شخصیت هایی غیر از بزرگمهر از آن نمی شناسیم و نبوغ ها و آثار علمی مشخص و مستند و آثار فرهنگی و فلسفی و هنری کاملاً بارز و جهانی نداریم، جز يك مقدار ويرانه‌هايي، كه از لحاظ معماري ارزش بسيار بزرگ دارد و یک مقدار نوشته های اواخر دوره ساسانی، که از نظر علمی هیچ ارزش ندارد! قبل از اینکه این نوشته ها و آثار پهلوی به زبان فارسی و فرانسه منتشر شود، می شد درباره اش خیلی سخن ها گفت؛ اما خوشبختانه این ها به زبان فارسی دری - که می توانیم بخوانیم و بنویسیم - منتشر شده، و می توانیم بخوانیم، و بخوانید، و می بینید که چیزی نیست که بشود به آن به عنوان افتخار فکر و نبوغ یک ملت بزرگ، مانند ملت ایران، استناد کرد!

نمی شود بر مجسمه های خراب شده، بر قیافه های موهوم، بر خاطره های بی پایه و بر افتخارات و حماسه های اساطیری متکی شد و در دنیای علم و منطق و تحقیق امروز ملتی را دارای نبوغ و استعداد خارق العاده شناساند.

اما برعکس، وقتی در تاریخ اسلام نگاه می کنیم، به یک معجزه بزرگ می رسیم. چه معجزه ای؟  معجزه اینکه همین ملتی که در دوره ساسانیان و در دوره اشکانیان، جز شخصیت های نظامی و سیاسی، کسی را از آن نمی شناسیم و یک نابغه، یک فیلسوف بزرگ و یک دانشمند جهانی از آن به یاد نداریم … بعد از اسلام، … بزرگترین نبوغ های جهانی در فلسفه، ادب، هنر، علم، سیاست و مسائل اجتماعی و فرهنگی عرضه می کند، کسانی که امروز می توانیم آن ها را به دنیا معرفی کنیم، و نبوغ و عظمت کارشان سندیت دارد و آثارشان موجود است و دنیا این آثار را می‌شناسد.

صدها بوعلی، خوارزمی، فردوسی، کندی و امثال این ها، در رشته های مختلف، در شیمی، در فیزیک و ... هستند. قوانین شکست نور، قوانینی هستند که ابن هیثم وضع کرده است. کلمه «جبر» که الان هنوز در اروپا [وجود دارد]، از اسلام رفته.

خود اروپا معتقد است که مایه های اساسی برای پی ریزی تمدن عظیم امروز را به وسیله جنگ های صلیبی از اسلام گرفته است. خود اروپای امروز معتقد است که «ما از فرهنگ اسلامی تغذیه کرده ایم. اسلام به ما بحر پیمایی را به جای رودخانه پیمایی و ساحل پیمایی یاد داد. اسلام به ما مرکزیت سیاسی آموخت.

...

کتاب پنج جلدی «پلوتز» را راجع به جنگ های صلیبی بخوانید: این مرد در پنج جلد به این نتیجه می رسد که «همه عواملی که باعث تکان خوردن اروپای خواب رفته قرون وسطی شده، همه عناصری که در تکوین تمدن و فرهنگ و علم جدید به کار رفت، همه بدون استثناء، از طریق جنگ های صلیبی و از تماس با مسلمین به اروپا رفت». تمام مورخین تاریخ فرهنگ و تمدن در دنیا معترف هستند که این فرهنگ و تمدن اسلام کاملترین و جامع ترین و درخشان ترین تمدن تاریخ گذشته است. ایرانی با اعتراف به این، با معرفی و اقرار به اینکه بزرگترین تمدن تاریخ بزرگ بشری، تمدن اسلامی است، می تواند غرور ملی خودش را هم سیراب ببیند، زیرا می بیند که مردان و نوابع و شخصیت های بزرگ علمی و هنری وفلسفی ایرانی بودند که در تکوین این تمدن عظیم درخشان سهمی بیشتر از همه نژادهای دیگر داشته اند (غرور خودش را می تواند در شکوفا شدن نبوغ های متعدد و متنوع ایرانی در فرهنگ و جامعه و روح اسلامی سیراب ببیند، به جای اشباح خیالی و اساطیری ایران کهن!). ما صدها سند و کتاب چاپ شده و ترجمه شده داریم که می توانیم به دنیای امروز ارائه بدهیم که، «ما چنینیم، ما چنین استعداد، چنین گذشته و چنین مفاخر علمی بزرگی داریم» در اسلام است که ایرانی شکفته. این اعتراف تنها از اروپایی ها نیست.

[دکتر‌علی‌شریعتی،علی حیات بارورش پس از مرگ]

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی