| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

عرض سلام و ادب
به این وبلاگ خوش آمدید

نکته:مطالبی که فاقد منبع هستند لزوما نوشته های شخصی اینجانب نیستند.
کپی و نشر مطالب،بدون ذکر منبع (یعنی بدون ذکر نام این وبلاگ) کاملا آزاد است.
صمیمانه پذیرای هرگونه پیشنهاد و انتقاد هستم
لذا به این منظور می توانید از بخش نظرات،در انتهای هر پست استفاده نمایید.
إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیب

Instagram:@H.Omarzadeh

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۵۴۴ مطلب با موضوع «سخنان ناب» ثبت شده است

امام بخاری رحمه الله :


بهترین مردم کسی است که سنتی از سنت های پیامبر صلی الله علیه وسلم را زنده می کند، در حالیکه کمرنگ و مرده شده بود، پس ای یاران سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، رحمتِ الله بر شما باد و صبر بگیرید، چون شما در اقلیت هستید.


الجامع لأخلاق الراوی و آداب السامع ۱۱۲/۱

  • حسین عمرزاده

امام مالک رحمه الله:

هرکس در دین بدعتی بیاورد و آن را نیکو بداند قطعا به گمان او محمد صلی الله علیه و سلم در ابلاغ رسالت خیانت کرده است. زیرا الله تعالی می فرماید: «من امروز دین را برایتان تکمیل کردم» هر چه در آن زمان از دین نبوده امروز هم از دین نیست.


الاعتصام شاطبى موافق مطبوع ۱/۴۹

-----------------------


«مَنِ ابْتَدَعَ فِی الإسلام بدعة یراها حسنة فقد زَعَمَ أنَّ مُحَمَّدًا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَانَ الرِّسَالَةَ، لأنَّ اللَّهَ یَقُولُ: {الْیَوْمَ أکملتُ لَکُمْ دِینَکُمْ} فَمَا لَمْ یَکُنْ یومئذٍ دِینًا، فلا یکون الیوم دیناً»

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله:


بدان که هیچ راهی برای سالم ماندن [از ایراد و انتقاد] مردم نیست. بنابراین ببین صلاح خودت در چیست و همان را بگیر.


سِیَر أعلام النبلاء (۱۰/ ۴۲)

  • حسین عمرزاده

و گفت:

جنگ کردن با خردمندان آسانتر است که حلوا خوردن با بی خردان. 

"عطار نیشابوری"

  • حسین عمرزاده

عهد نامه عمر بن خطاب رضی الله عنه با اهالی ایلیا(قدس)


«به نام الله بخشاینده‌ و مهربان؛ این، امان‌نامه‌ای است که بنده‌ی الله، عُمَربن خطاب برای اهالی ایلیاء(قُدس) نوشته است. حفظِ جان، مال، معابد، کلیساها و نیز حفظ سلامتی تمامی اهالی آن، اعم از مریض و سالم و غیره را تضمین کرده است و کسی حق ندارد در معابد آن‌ها سکونت گزیند یا آن‌ها را تخریب نماید و در آن‌ها و یا مناطق اطراف‌شان دخل‌ و ‌تصرّفی کند و به صلیب‌ها آسیبی برساند و به اموال آن‌ها دستی ببرد و ایشان را درباره‌ی رجوع از دین‌شان تحت فشار قرار دهد و نباید به احدی ضرر رساند.»


محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، متن العهده العمریة

  • حسین عمرزاده

از حکیمے پرسیدند:
چرا از کسے که اذیتت مےکند انتقام نمےگیری؟
با خنده جواب داد:
آیا حکیمانه است سگے را که گازت گرفته را گاز بگیری؟!!
  • حسین عمرزاده

هر زمان گمان بد نسبت به یک مسلمان در وجودت شکل گرفت، سزاوار و لایق توست که حرمتِ او را بیشتر از قبل نگاه داری، بیشتر ملاحظه‌اش کنی و دعای خیر در حقش کنی؛ زیرا این رفتارت موجب خشم و ناامیدی شیطان می‌گردد و او را از تو دور می‌سازد. به این ترتیب شیطان به خاطر ترس از اشتغال تو به دعای خیر و مراعات بیشتر حق و حقوق برادرت، ظن و گمان بد در درونت القا نمی‌کند.


احیاء علوم الدین: ج۳-۱۵۱

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رحمه الله:


«اگر تمام تلاشت را بکنی که همه مردم از تو راضی باشند، پس [آگاه باش] راهی نداری [که بتوانی همه را راضی نگه داری]

حال که چنین است، عمل و نیت خود را خالصانه برای الله عزوجل بگردان.»


[مناقب البیهقی: ۱۷۳/۲]

  • حسین عمرزاده

ابن مسعود رضی الله عنه خطاب به تابعین می‌گفت:

شما در دورانی هستید که فقیهان بسیارند و خطیبان اندک، و زمانه‌ای بر شما خواهد گذشت که فقیهانتان کم‌اند و خطیبانتان بسیار! 

الأدب المفرد بخاری

  • حسین عمرزاده

حاتم رحمه الله:

 به خلق نظر کردم: هر کس برای خودش یاری داشت؛ آنگاه که بر قبری گذر کردم، دیدم که تنهاست و یاری ندارد.

پس نیکی هایم را یار خویش قرار دادم تا در قبر همراهم باشد.



[مختصر منهاج القاصدین ۲۸]

  • حسین عمرزاده

آنان تنها امام مذهب نبودند، پیشوایان اخلاق نیز بودند...

امام احمد بن حنبل رحمه الله سال‌ها در فتنه‌ی معروف به «خلق قرآن» شکنجه و زندانی شد، اما پس از آنکه بعد از سال‌ها آزاد شد کسانی را که باعث این محنت وی شده بودند بخشید و گفت:


«چه سودی به تو می‌سد که الله برادر مسلمانت را به خاطر تو عذاب دهد؟!»


[سیر أعلام النبلاء]

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رحمه الله :

کسی که دوست دارد الله دل و درونش را باز کند یا اینکه آن را نورانی کند پس بر او لازم است؛ در اموری که به او مربوط نیست سخن نگوید، و از گناه دوری کند، و در بین خود و الله متعال عمل صالح پنهانی داشته باشد.

در آنچه که به تو مربوط نیست، سخن مگو، چون هرگاه سخنی گفتی، دیگر تو مالک آن نیستی، بلکه آن سخن مالک توست.


المجموع شرح المهذب ۵۲/۱۰

  • حسین عمرزاده


امام ذهبی رحمه الله ، کلماتی را از آخرین سخنان امام فخرالدین رازی رحمه الله در پایان عمرش بیان می کند،که فرمود: 


"در مناهج کلامی و فلسفی بسیار اندیشیدم،اما در آن ها چیزی نیافتم که بیماری را شفا دهد و یا تشنه ای را سیراب کند،لکن راه قرآن را نزدیک ترین و سالم ترین راه یافتم."



 [ سیر الأعلام النبلاء : ۱۶/۵۲ ]

  • حسین عمرزاده

شخصی را پرسیدند :

زندگی به جبر است یا به اختیار ؟
پاسخ داد :
امروز را به اختیار است...
تا چه بکارم ...
اما فردا جبر است...
چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام .

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رحمه الله:


زیبایی و نیکویی علم با سه چیز است:


۱- تقوای الله سبحانه و تعالی


۲- موافقت با سنت


۳- ترس از الله سبحانه و تعالی



مناقب الشافعی للبیهقی ۱۴۸/۲

  • حسین عمرزاده

عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله به کارگزارانش نامه می‌نوشت و آنان را به تمسک به « سنّت » ترغیب می‌کرد .


و می‌گفت : اگر سنت اصلاحشان نکند ، امیدی به اصلاحشان از جانب پروردگار نیست .



البدایة و النهایة ۹/۲۱۶

  • حسین عمرزاده

خصوصیات مردان را آزمودم و شریف ترین ِ آن را « صداقت در گفتار » یافتم .

هر کس شرف ِ صداقت را نداشته باشد ، بهترین اخلاق را ضایع کرده است .


ایاس بن معاویه رحمه‌الله-تهذیب الکمال ۳/۴۱۳

  • حسین عمرزاده

گفتند: ای شیخ، دلهای ما خفته است که سخن تو در وی اثر نمی کند.
گفت: کاش خفته بودی که خفته را بجنبانی بیدار شود
دلهای شما مرده است.


عطار

  • حسین عمرزاده

مردی نزد عبدالله بن مسعود آمد و گفت ای ابوعبدالرحمان با سخنانی جامع و نافع من را نصیحت کن.

عبدالله بن مسعود رضی الله عنه گفت:

الله را بندگی کن و شریکی برای او قرار مده.

قرآن هرگونه حرکت می کند به همراه آن حرکت کن.

هرکس حق را به تو پیشنهاد کرد هرچند دور باشد و دشمن از او بپذیر.و هرکس باطل را به تو پیشنهاد کرد هرچند دوست باشد و نزدیک آن را رد کن.


حلیه الاولیاء ۱۳۴/۱ ،تهذیب ۱۲۱/۱

  • حسین عمرزاده

درخت جوانی نزد درخت پیری رفت و گفت: «خبر داری که چیزی آمده که ما را می‌بُرد و از پایمان می‌اندازد؟»

درخت پیر گفت: «برو ببین از ما هم چیزی همراه او هست؟»

درخت جوان رفت و دید سری از آهن و دسته‌ای از چوب دارد. پس نزد درخت پیر برگشت و گفت: «سرش آهن و تنه‌اش چوب است.»

درخت پیر آهی کشید و گفت : «از ماست که بر ماست.»

  • حسین عمرزاده