| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور...

| وبلاگ نویس

عرض سلام و ادب
به این وبلاگ خوش آمدید

نکته:مطالبی که فاقد منبع هستند لزوما نوشته های شخصی اینجانب نیستند.
کپی و نشر مطالب،بدون ذکر منبع (یعنی بدون ذکر نام این وبلاگ) کاملا آزاد است.
صمیمانه پذیرای هرگونه پیشنهاد و انتقاد هستم
لذا به این منظور می توانید از بخش نظرات،در انتهای هر پست استفاده نمایید.
إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیب

Instagram:@H.Omarzadeh

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

گفتند:دوستان تو!

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۳:۱۲ ق.ظ

ﺭﻭﺯﯼ، ﺟﻤﻌﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﻓﺘﻨﺪ، 
ﻭ ﺍﻭ، ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﺑﻮﺩ. 

ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﮐﯿﺴﺘﯿﺪ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ!

ﺑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻨﮓ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. 
ﻫﻤﻪ ﮔﺮﯾﺨﺘﻨﺪ. 

ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻍ ﺯﻧﺎﻥ...
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﭼﻨﺪ، 
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺮﯾﺰﻧﺪ؟؟؟


عطار

  • حسین عمرزاده

داستان انگیزشی

داستانک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی